ادبیات عربی

بحث تخصصی در مورد ادبیات عرب

ادبیات عربی

بحث تخصصی در مورد ادبیات عرب

دل نوشته
هر علمی با تضارب آراء رشد خواهد کرد و تضارب آراء زمانی محقق می شود که از اقوال و نظریات دیگران نیز مطلع باشیم. در زمان های گذشته که کتابت نبود، شفاهی از نظریات همدیگر مطلع می شدند. کم کم کتابت جا گرفت و بسیار در انتقال نظریات کمک کرد، به گونه ای که حتی ما الان می توانیم نظریات دقیق مصنفی که هزار سال پیش از دنیا رفته را بدانیم.
لذا از زمانی که کتابت شروع شد خدمت بزرگی به پیشرفت علم کرد و همچنان این خدمت باقی است.
در ابتداء که کتابت شروع شد، لازم بود بر روی چیزی بنویسند ولذا اگر کسی می خواست مطلع شود باید یا خود آن نوشته را می دید یا نوشته ای که از روی آن نسخه برداری شده است. تا این که صنعت چاپ آمد و دیگر کسی کتابی را نسخه برداری نمی کند بلکه چندین دوره از آن چاپ می کنند. همه این امور به انتقال راحت تر علم کمک می کند.
واما در زمان ما که شبکه ای درست شده که اگر کسی مطلبی را در آن قرار دهد، در آن واحد هزاران بلکه میلیون ها نفر آن هم در نقاط مختلف زمین آنرا خواهند دید و قابل استفاده خواهد بود. لذا به نظر می رسد اگر از این صنعت در پیشبرد علم استفاده نکنیم در واقع به علم خیانت کرده ایم. لذا بر هر یک از اهل علم واجب است که علم خود را نشر دهند. والله الهادی الی الصواب.
دنبال کنندگان ۲ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
بایگانی

۵ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «استدلال» ثبت شده است

پیش نیاز های ادبیات

همان طور که واضح است ادبیات الفاظی است که برای کشف مقاصد مورد استفاده قرار می گیرد لذا در ادبیات دو جهت عمیق وجود دارد. 1- مقام ثبوت و واقع 2- مقام اثبات ودلالت. یعنی برای فهم دقیق ادبیات باید اول مقام ثبوت وویژگی های آن را به درستی فهمید. به عبارة اخری باید حقایق وجودی را به درستی درک کرد. علمی که متصدی این مطلب است، علم فلسفه است که به تفسیر و تحلیل حقائق وجودی عالم می پردازد. و همچنین منطق که گاهی از واقع و خصوصیات آن بحث می کند. لذا باید قواعد منطق و فلسفه را در دست داشت.

واما مقام اثبات. همانطور که الفاظ دلیل و راهنما برای مراد متکلم هستند لذا موجب برقراری ارتباط بین ما و عالم ثبوت متکلم می شوند. یعنی دلالت دارند بر یک مدلول. لذا باید ویژگی های دلالت را نیز به درستی مورد مطالعه قرار داد. علمی که متصدی اصلی این علم است، علم منطق است. لذا باید علم منطق نیز به درستی فرا گرفته شود.

در این میان هر زبانی برای خود قواعدی دارد که با هزاران بار دقت در علوم فکری فهمیده نمی شود و باید با کلام آن زبان مأنوس بود وإلا در این زمینه نقصان ایجاد خواهد شد. لذا علاوه بر این علوم باید با زبان و فرهنگ عرب نیز آشنا باشیم تا به نتیجه درست برسیم.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ اسفند ۹۴ ، ۲۳:۰۹
محمد مهدی شم ابادی

کتبی که الان در حوزه های ما خوانده می شود مربوط به قرن های پیش است ولی در کنار این طلبه باید به نوشته های جدید نیز توجه داشته باشد لذا در این جا یکی از نوشته های جدید را معرفی می کنیم

هل مات النحو فأحیاه إبراهیم مصطفى؟

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ اسفند ۹۴ ، ۱۵:۰۰
محمد مهدی شم ابادی

اعتبار اجماع در علوم ادبی

یکی از ادله ای که در علوم ادبی مطرح شده است، اجماع است.

این دلیل بنا به فرموده ابن جنی در خصائص اصل خاصی ندارد و حتی اهل سنت که در فقه قائل به اجماع هستند نمی توانند اجماع را به عنوان یک دلیل بگیرند. اما از جانب شیعه حتی در فقه هم برای آن اثر خاصی قائل نیستیم الا از این باب که کاشف از قول معصوم باشد، یعنی به صورت دلیل مستقل در فقه هم به آن نظر نداریم چه برسد به علوم ادبی. واما نزد اهل سنت بنا به گفته خود آن ها از جمله سیوطی در الاقتراح، اجماع در فقه سند دارد ولی در علوم ادبی اعتبار ندارد.

بله اجماع از این جهت که قول علمای یک علم است، ظن قوی می آورد و مخالفت با آن مشکل است ولی باز هم دلیل نمی تواند باشد. لذا هر جا اجماع مطرح می شود باید به عنوان موید گرفت.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ اسفند ۹۴ ، ۲۱:۰۲
محمد مهدی شم ابادی

استدلال به أحادیث نبوی در ادبیات

اکثر غریب به اتفاق ادباء قائل هستند که احتجاج به احادیث پیامبر صل الله علیه و آله صحیح است.

از جمله این ادباء: الصفّار، و السیرافی، و الشریف الغرناطی، و الشریف الصقلی (در شروحی که بر الکتاب سیبویه نوشته اند)، و ابن عصفور، و ابن الحاج، و ابن الخبّاز، و الدمامینی، و ابن خلدون و ابن مالک، و الرضی، و ابن هشام، و الجوهری، و صاحب البدیع، و الحریری، و ابن سیده، و ابن فارس، و ابن خروف، و ابن جنی، و أبو محمد عبد اللّه بن بری، و السّهیلیّ، و الزمخشری، و عز الدین الزنجانی، و ناظر الجیش، و أبو علی الشلوبینی، و ابن الشجری، و ابن یعیش، و علم الدین السخاوی، و الأشمونی، و الکافیجی، و ابن عقیل، و الشیخ الأزهری. و غیر این ادباء.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۳۰ بهمن ۹۴ ، ۱۷:۳۹
محمد مهدی شم ابادی

علم اصول النحو

اگر با نظر دقیق به صرف و نحو نگاه کنیم خیلی شبیه به فقه است. لذا همانطور که در فقه یک اصول کلی وجود دارد که آن ها را در یک علم جداگانه به نام اصول فقه تدوین کرده اند وبرای فهم فقه اول باید آن اصول را فهمید، در صرف و نحو نیز به همین نحو است. یعنی علمی تدوین شده به نام «اصول نحو» که باید برای فهم بهتر، اول آن علم فراگرفته شود.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۶ بهمن ۹۴ ، ۱۲:۵۱
محمد مهدی شم ابادی