ادبیات عربی

بحث تخصصی در مورد ادبیات عرب

ادبیات عربی

بحث تخصصی در مورد ادبیات عرب

دل نوشته
هر علمی با تضارب آراء رشد خواهد کرد و تضارب آراء زمانی محقق می شود که از اقوال و نظریات دیگران نیز مطلع باشیم. در زمان های گذشته که کتابت نبود، شفاهی از نظریات همدیگر مطلع می شدند. کم کم کتابت جا گرفت و بسیار در انتقال نظریات کمک کرد، به گونه ای که حتی ما الان می توانیم نظریات دقیق مصنفی که هزار سال پیش از دنیا رفته را بدانیم.
لذا از زمانی که کتابت شروع شد خدمت بزرگی به پیشرفت علم کرد و همچنان این خدمت باقی است.
در ابتداء که کتابت شروع شد، لازم بود بر روی چیزی بنویسند ولذا اگر کسی می خواست مطلع شود باید یا خود آن نوشته را می دید یا نوشته ای که از روی آن نسخه برداری شده است. تا این که صنعت چاپ آمد و دیگر کسی کتابی را نسخه برداری نمی کند بلکه چندین دوره از آن چاپ می کنند. همه این امور به انتقال راحت تر علم کمک می کند.
واما در زمان ما که شبکه ای درست شده که اگر کسی مطلبی را در آن قرار دهد، در آن واحد هزاران بلکه میلیون ها نفر آن هم در نقاط مختلف زمین آنرا خواهند دید و قابل استفاده خواهد بود. لذا به نظر می رسد اگر از این صنعت در پیشبرد علم استفاده نکنیم در واقع به علم خیانت کرده ایم. لذا بر هر یک از اهل علم واجب است که علم خود را نشر دهند. والله الهادی الی الصواب.
دنبال کنندگان ۲ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
بایگانی

۱۰ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «مجاز» ثبت شده است

رد نظریه روح معانی

در مطالب قبلی بیان شد که در تفسیر کلماتی مثل (ید، کرسی، قلم) وغیره که در کلام خداوند متعال آمده سه بیان و معنی وجود دارد.

یکی از آن تفاسیر نظریه روح معنی بود.

خلاصه نظریه روح معنی این است که حقیقت معنی الفاظ این اشیاء محسوس نیست بلکه معنی حقیقی آنها، حقیقت آن شیء است وآن شیء به عنوان یک مصداق محسوس است. لذا معنی (ید) به معنی چیزی است که قدرت با آن اعمال می شود که مصداق حسی آن همین دست انسان است. و مصادیق دیگری نیز می تواند داشته باشد. لذا استفاده (ید) در مورد خداوند مجاز نیست ولی به معنی داشتن دستی مثل دست انسان ها هم نیست که مساوی جسمیت است بلکه مصداق آن در مورد خداوند متعال متفاوت است.

اشکال به این نظریه

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ اسفند ۹۴ ، ۱۳:۲۷
محمد مهدی شم ابادی

الفاظ اسمی و الفاظ حرفی:

اگر در جامعه ای علوم فلسفی زیاد شود، معانی حرفی هم زیاد خواهد شد واگر در جامعه ای پیشرفت اجتماعی و صنعتی زیاد شود، معانی اسمی زیاد خواهد شد.

توضیح: ویژگی معانی فلسفی این است که جهات مختلف یک شیء را در نظر می گیرد ولذا اگر علوم عقلی رشد کند، یعنی معانی جهت دار در آن جامعه زیاد خواهد شد. مثلا اگر یک خطی را در نظر بگیریم به صورت افقی (فاصله مدرسه تا حرم)، چندین جهت مختلف می توان برای آن تصور کرد. صرف ابتداء آن مراد باشد، با ادات دال بر مکان بیان می شود که برای آن (فی) وضع شده، مثل (کنت فی المدرسه). ابتداء آن مراد باشد از این جهت که شیء از آن جا حرکت کرده، با (من) بیان می شود، مثل (جئت من المدرسه). جایی از آن مراد باشد به این اعتبار که شیء دومی از آن جا عبور کرده است، با (عن) بیان می شود، مثل (مررت عن المدرسه). حرکت کردن ورسیدن به انتهاء مراد باشد  وداخل شدن در انتهاء مسافت معلوم نباشد، با (إلی) بیان می شود، مثل (وصلت إلی الحرم). حرکت کردن و رسیدن به انتهاء مراد باشد و داخل شدن در آن انتهاء معلوم باشد، با (حتی) بیان می شود (صرت حتی الحرم).الخ.

ولی اگر در جامعه ای پیشرفت ها زیاد شد و اشیاء مختلفی در آن جامعه زیاد شد، نیاز به اسم گذاری آن اشیاء هست لذا معانی اسمی زیاد می شود.

نکته: این نکته مؤید این است که واضع الفاظ خداوند متعال باشد، زیرا در بین اعراب معانی ذهنی و فلسفی رشدی نداشت. فافهم!
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ اسفند ۹۴ ، ۲۰:۵۱
محمد مهدی شم ابادی

اشکال سکاکی به قول مشهور

واما این اشکال از جانب سکاکی که اگر مجاز را بنا بر نظر مشهور معنی کنیم، تناسبی که مورد نظر بود وبه جهت آن مجاز را به کار بردیم، از بین خواهد رفت. زیرا ما لفظی را که معنی دیگری دارد را برای معین دیگری استفاده می کنیم و می خواهیم یک معنی را تزریق کنیم، در حالی که اگر قول مشهور را بگیریم این تزریق معنی صورت نمی گیرد چون فرض این است که لفظ در غیر موضوع له خود استعمال شده است یعنی معنی حقیقی خود را اصلا نمی رساند. پس در (زید اسد) مبالغه ای هم وجود نخواهد داشت.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ بهمن ۹۴ ، ۲۰:۲۰
محمد مهدی شم ابادی

فائدة: در مجاز در معنی دو قول است:

اول (قول مشهور): لفظ به جهت تناسب معنوی در غیر موضوع له استعمال شده است.

دوم (قول سکاکی): مفهوم و چیزی که مورد نظر متکلم است مجازا یکی از مصادیق لفظ قرار داده شده است.

صحیح همان قول مشهور است. زیرا ملاک این که در مجاز چه اتفاقی افتاده است، عرف است. یعنی در علوم ادبی در واقع مقاصد و مفاهیم عرفی را باید با دقت بررسی کنیم نه این که مطلبی را بیان کنیم که اصلا عرف آن را متوجه نشود.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ بهمن ۹۴ ، ۱۴:۳۰
محمد مهدی شم ابادی

تبدیل و تعویض:

ابن هشام در مغنی در بحث عسی بحثی دارد که طرح آن مفید است.

عسی گاهی به صورت (عساى، و عساک، و عساه‏) یعنی با ضمیر متصل استعمال می شود. بحث این است که حقیقتا در این موارد عسی به چه نحو استعمال شده است. همه قبول دارند که در این مورد عسی فعل ناقص است ولی در توضیح و توجیه آن اختلاف دارند.

قال فی المغنی: الثانى [توجیه دوم در این استعمال]: أنها باقیة على عملها عمل کان و لکن استعیر ضمیر النصب مکان ضمیر الرفع، قاله الأخفش، و یرده أمران؛ أحدهما: أن إنابة ضمیر عن ضمیر إنما ثبت فى المنفصل، نحو «ما أنا کأنت، و لا أنت کأنا» و أما قوله:

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ بهمن ۹۴ ، ۲۳:۱۰
محمد مهدی شم ابادی

کلام أدباء در اصول وفقه:

گاهی می بینیم قولی که از جانب ادباء در گذشته مطرح شده، بعدها اصولیین به آن می رسند. مثل قول آخوند صاحب کفایه در مورد معانی حروف که آن را شیخ رضی در قرن هفتم بیان کرده است (که بعدا به این مطلب خواهیم پرداخت).

وگاهی می بینیم یک بحث بین ادباء از گذشته وجود داشته ولی بعد از چندین سال یا حتی قرن در اصول مطرح شده است. که نمونه ای از آن را می آوریم:

بحث مشتق در کلمات شیخ رضی:

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ بهمن ۹۴ ، ۲۳:۰۳
محمد مهدی شم ابادی

دقت در بیانات لغوییون:

کلام لغوییون نیز مثل همه اهل علم در یک فضای خاص علمی که همان علم لغت است مطرح می شود. و لذا گاهی ممکن است از ظاهر کلام آنها چیزی بفهمیم که آن معنی مراد نیست. واین گاهی به جهت عدم آشنایی با زوایای دیگر آن زبان است. برای روشن شدن این نکته مثالی را می آوریم:

این مطلب را در مورد همان کلمه نطیحة و نظائر آن اجراء می کنیم که در معنی آیه سوره مائده آورده شد.

تهذیب: و أما النَّطِیحَةُ فی سُورة المائدة فهی الشَّاةُ المَنْطوحَةُ تموتُ فلا یَحِلُّ أکلُها، و أُدخِلَت الهاءُ فیها لأنها جُعِلت اسما لا نَعْتاً.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ بهمن ۹۴ ، ۲۲:۲۹
محمد مهدی شم ابادی

ادامه بحث در مورد معنی آیة 3 سوره مائده

یکی از وزن هایی که در ثلاثی مزید وجود دارد، وزن «فعیل» است. این وزن معانی مختلفی می دهد. و از یک جهت می توان معانی این وزن را به دو دسته تقسیم کرد. اول: فعیل به معنی فاعل باشد. دوم: فعیل به معنی مفعول باشد. چون محل بحث ما در مورد معنی آیه است و در آیه به معنی مفعول است لذا به این قسم می پردازیم.

و چون می خواهیم معنی (نطیحة) و دیگر الفاظ در این آیه را مشخص کنیم، لذا کلام شیخ رضی (رحمه الله) را می آوریم که فصل الخطاب این بحث است:

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ بهمن ۹۴ ، ۱۹:۵۶
محمد مهدی شم ابادی

نیم نگاهی به بحث های لغوی و صرفی در ترجمه آیات:

بسیاری از مترجمین بلکه همه ترجمه هایی که من دیده ام آیه: (حُرِّمَتْ عَلَیْکُمُ الْمَیْتَةُ وَ الدَّمُ وَ لَحْمُ الْخِنْزیرِ وَ ما أُهِلَّ لِغَیْرِ اللَّهِ بِهِ وَ الْمُنْخَنِقَةُ وَ الْمَوْقُوذَةُ وَ الْمُتَرَدِّیَةُ وَ النَّطیحَةُ وَ ما أَکَلَ السَّبُعُ إِلاَّ ما ذَکَّیْتُمْ وَ ما ذُبِحَ عَلَى النُّصُبِ وَ أَنْ تَسْتَقْسِمُوا بِالْأَزْلامِ ذلِکُمْ فِسْق‏) به این نحو معنی می کنند: (گوشت مردار، و خون، و گوشت خوک، و حیواناتى که به غیر نام خدا ذبح شوند، و حیوانات خفه شده، و به زجر کشته شده، و آنها که بر اثر پرت‏شدن از بلندى بمیرند، و آنها که به ضرب شاخ حیوان دیگرى مرده باشند، و باقیمانده صید حیوان درنده- مگر آنکه (بموقع به آن حیوان برسید، و) آن را سرببرید- و حیواناتى که روى بتها (یا در برابر آنها) ذبح مى‏شوند، (همه) بر شما حرام شده است؛ و (همچنین) قسمت کردن گوشت حیوان به وسیله چوبه‏هاى تیر مخصوص بخت آزمایى؛ تمام این اعمال، فسق و گناه است‏)

قول لغویون:

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ بهمن ۹۴ ، ۱۵:۰۳
محمد مهدی شم ابادی

مجاز در معنی و مجاز در لفظ

در زبان عربی بلکه همه زبان ها یک مطلب مسلم است که گاهی لفظی مجازا در معنای دیگری استعمال می شود (علی المشهور فی المجاز) مثل این که لفظ اسد که به معنی حیوان مفترس است در معنی زید شجاع استعمال می شود. ولی ظاهرا بحث مجاز باید وسیع تر از این باشد.

توضیح: می توان ادعا کرد ما دو نوع مجاز داریم: 1-مجاز در معنی 2- مجاز در لفظ

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ بهمن ۹۴ ، ۱۴:۰۹
محمد مهدی شم ابادی