معانی-حرفی
الفاظ اسمی و الفاظ حرفی:
اگر در جامعه ای علوم فلسفی زیاد شود، معانی حرفی هم زیاد خواهد شد واگر در جامعه ای پیشرفت اجتماعی و صنعتی زیاد شود، معانی اسمی زیاد خواهد شد.
توضیح: ویژگی معانی فلسفی این است که جهات مختلف یک شیء را در نظر می گیرد ولذا اگر علوم عقلی رشد کند، یعنی معانی جهت دار در آن جامعه زیاد خواهد شد. مثلا اگر یک خطی را در نظر بگیریم به صورت افقی (فاصله مدرسه تا حرم)، چندین جهت مختلف می توان برای آن تصور کرد. صرف ابتداء آن مراد باشد، با ادات دال بر مکان بیان می شود که برای آن (فی) وضع شده، مثل (کنت فی المدرسه). ابتداء آن مراد باشد از این جهت که شیء از آن جا حرکت کرده، با (من) بیان می شود، مثل (جئت من المدرسه). جایی از آن مراد باشد به این اعتبار که شیء دومی از آن جا عبور کرده است، با (عن) بیان می شود، مثل (مررت عن المدرسه). حرکت کردن ورسیدن به انتهاء مراد باشد وداخل شدن در انتهاء مسافت معلوم نباشد، با (إلی) بیان می شود، مثل (وصلت إلی الحرم). حرکت کردن و رسیدن به انتهاء مراد باشد و داخل شدن در آن انتهاء معلوم باشد، با (حتی) بیان می شود (صرت حتی الحرم).الخ.
ولی اگر در جامعه ای پیشرفت ها زیاد شد و اشیاء مختلفی در آن جامعه زیاد شد، نیاز به اسم گذاری آن اشیاء هست لذا معانی اسمی زیاد می شود.
نکته: این نکته مؤید این است که واضع الفاظ خداوند متعال باشد، زیرا در بین اعراب معانی ذهنی و فلسفی رشدی نداشت. فافهم!
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.