ادبیات عربی

بحث تخصصی در مورد ادبیات عرب

ادبیات عربی

بحث تخصصی در مورد ادبیات عرب

دل نوشته
هر علمی با تضارب آراء رشد خواهد کرد و تضارب آراء زمانی محقق می شود که از اقوال و نظریات دیگران نیز مطلع باشیم. در زمان های گذشته که کتابت نبود، شفاهی از نظریات همدیگر مطلع می شدند. کم کم کتابت جا گرفت و بسیار در انتقال نظریات کمک کرد، به گونه ای که حتی ما الان می توانیم نظریات دقیق مصنفی که هزار سال پیش از دنیا رفته را بدانیم.
لذا از زمانی که کتابت شروع شد خدمت بزرگی به پیشرفت علم کرد و همچنان این خدمت باقی است.
در ابتداء که کتابت شروع شد، لازم بود بر روی چیزی بنویسند ولذا اگر کسی می خواست مطلع شود باید یا خود آن نوشته را می دید یا نوشته ای که از روی آن نسخه برداری شده است. تا این که صنعت چاپ آمد و دیگر کسی کتابی را نسخه برداری نمی کند بلکه چندین دوره از آن چاپ می کنند. همه این امور به انتقال راحت تر علم کمک می کند.
واما در زمان ما که شبکه ای درست شده که اگر کسی مطلبی را در آن قرار دهد، در آن واحد هزاران بلکه میلیون ها نفر آن هم در نقاط مختلف زمین آنرا خواهند دید و قابل استفاده خواهد بود. لذا به نظر می رسد اگر از این صنعت در پیشبرد علم استفاده نکنیم در واقع به علم خیانت کرده ایم. لذا بر هر یک از اهل علم واجب است که علم خود را نشر دهند. والله الهادی الی الصواب.
دنبال کنندگان ۲ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
بایگانی

ترجمه آیات (2)

يكشنبه, ۲۵ بهمن ۱۳۹۴، ۰۷:۵۶ ب.ظ

ادامه بحث در مورد معنی آیة 3 سوره مائده

یکی از وزن هایی که در ثلاثی مزید وجود دارد، وزن «فعیل» است. این وزن معانی مختلفی می دهد. و از یک جهت می توان معانی این وزن را به دو دسته تقسیم کرد. اول: فعیل به معنی فاعل باشد. دوم: فعیل به معنی مفعول باشد. چون محل بحث ما در مورد معنی آیه است و در آیه به معنی مفعول است لذا به این قسم می پردازیم.

و چون می خواهیم معنی (نطیحة) و دیگر الفاظ در این آیه را مشخص کنیم، لذا کلام شیخ رضی (رحمه الله) را می آوریم که فصل الخطاب این بحث است:

شیخ در باب جمع تکسیر، می فرماید قاعده این است که فعیل بر (فَعْلَی) جمع بسته شود ولی در برخی از موارد استثناء می شود  و از جمله استثنائات این است که فعیل با تاء بیاید (فعلیة)...

قال الرضی (رحمه الله): اعلم أن فَعیلاً إذا کان بمعنى مفعول یستوی فیه المذکر والمؤنث... ولیس یجمع کل فَعِیل بمعنى مفعول على «فَعْلَى»... وکذلک لا یقال فَعْلَى فی جمع ما انتقل إلى الاسمیة من هذا الباب وهو ما دخله التاء، کالذَّبیحة والأکیلة والضَّحیة والنَّطیحة.

وإنما قلنا انتقلت إلى الاسمیة لأن الذبیحة لیست بمعنى المذبوح فقط حتى یقع على کل مذبوح کالمضروب الذی یقع على کل من یقع علیه الضرب، بل الذبیحة مختص بما یصلح للذبح ویُعَدّ له من النعم. وکذا الأکیلة لیس بمعنى المأکول، إذ لو کان کذا لکان یسمى الخبز والبقل أکیلة إذا أکل. بل الأکیلة مختص بالشاة، وکذا الضحیة مختص بالنعم، والرَّمیَّة بالصید، والنطیحة بالشاة المیتة بالنطح، ولیس کل منطوح أو کل شاة منطوحة نطیحة. فهذه هی العلة فی خروجها عن مذهب الأفعال إلى حیز الأسماء بسبب اختصاصها ببعض ما وقعت علیه فی الأصل وغلبتها فیه، کما قلنا فی الآلة نحو المنْخُل وَالْمُدْهُن والْمُسْعُط، والموضع کالمسْجِد. (شرح الشافیة 2: 141-143)

لذا از جهت قواعد صرفی نیز شیخ می فرماید نطیحة معنی خاصی دارد و برای مطلق استفاده نمی شود.

البته ما در این بحث فقط از جهت معنی کلمه که مربوط به لغت وصرف است، این کلمات را بررسی کردیم ولی از جهت بلاغی نیز معانی دیگری استفاده می شود. فافهم!

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۴/۱۱/۲۵
محمد مهدی شم ابادی

استعمال

حقیقت

شیخ رضی

صرف

لغت

مجاز

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

کاربران بیان میتوانند بدون نیاز به تأیید، نظرات خود را ارسال کنند.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی