مجاز (2)
فائدة: در مجاز در معنی دو قول است:
اول (قول مشهور): لفظ به جهت تناسب معنوی در غیر موضوع له استعمال شده است.
دوم (قول سکاکی): مفهوم و چیزی که مورد نظر متکلم است مجازا یکی از مصادیق لفظ قرار داده شده است.
صحیح همان قول مشهور است. زیرا ملاک این که در مجاز چه اتفاقی افتاده است، عرف است. یعنی در علوم ادبی در واقع مقاصد و مفاهیم عرفی را باید با دقت بررسی کنیم نه این که مطلبی را بیان کنیم که اصلا عرف آن را متوجه نشود.
در این نوع از مجاز نیز که مجاز در معنی است، در واقع مخاطب نسبت به لفظ خالی الذهن است، یعنی توقع لفظ خاصی را ندارد بلکه هر لفظی که متکلم بیاورد مخاطب طبق آن به مراد متکلم منتقل می شود. لذا وقتی متکلم می گوید (زید اسد) عرف می بیند این دو لفظ با بقاء بر معنی اصلی خودشان با هم سازگار نیستند. لذا میفهمد که باید خلاف معهود صورت گرفته باشد. در این جا اصلا احساس عرفی وجود ندارد که برای تصحیح این جمله متکلم، عرف زید را جزء اسد ها قرار داده باشد مجازا. بلکه این احساس را دارد که مراد از اسد، آن معنی معهود نیست لذا آن را حمل بر معنی متناسب می کند.
وعلاوه بر این شاید بتوان گفت اگر بخواهیم مجاز را به نحوی که سکاکی گفته معنی کنیم، در مواردی که حمل مجازی صورت می گیرد، اصلا حملی نخواهیم داشت. چون معنی (زید اسد) این می شود (الاسد اسد) چون فرض این است که در این استعمال متکلم می خواهد مورد را از مصادیق آن لفظ مجازی قرار دهد لذا ادعاء کرده که زید شیر است. و واضح است این حمل اگر حقیقی باشد صحیح نیست و مجازی آن نیز صحیح نخواهد بود.
به عبارة اخری اگر این کلام سکاکی مربوط به هنگام حمل باشد، (یعنی الان که گفته ایم زید اسد، زید ادعاءا اسد محسوب شده است.) این حمل مشکل پیدا خواهد کرد زیرا من باب حمل الشیء علی نفسه می شود واصلا معنی مجازی از آن فهمیده نمی شود. واگر کلام سکاکی مربوط به بعد از انجام حمل است، (یعنی بعد از این که اسد را با معنی حقیقی خود به زید با معنی حقیقی خود حمل کردیم، می فهمیم که مراد ادعاء قرار دادن زید از افراد اسد است) این هم صحیح نیست چون اول باید اصل حمل را بتوان درست معنی کرد، تا بعد از آن به بررسی نتیجه آن بپردازیم. فافهم و تأمل فإنه دقیق و بالتأمل حقیق!
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.