ابدال
تبدیل و تعویض:
ابن هشام در مغنی در بحث عسی بحثی دارد که طرح آن مفید است.
عسی گاهی به صورت (عساى، و عساک، و عساه) یعنی با ضمیر متصل استعمال می شود. بحث این است که حقیقتا در این موارد عسی به چه نحو استعمال شده است. همه قبول دارند که در این مورد عسی فعل ناقص است ولی در توضیح و توجیه آن اختلاف دارند.
قال فی المغنی: الثانى [توجیه دوم در این استعمال]: أنها باقیة على عملها عمل کان و لکن استعیر ضمیر النصب مکان ضمیر الرفع، قاله الأخفش، و یرده أمران؛ أحدهما: أن إنابة ضمیر عن ضمیر إنما ثبت فى المنفصل، نحو «ما أنا کأنت، و لا أنت کأنا» و أما قوله:
250- یا ابن الزّبیر طالما عصیکا |
[و طالما عنّیتغا إلیکا] |
فالکاف بدل من التاء بدلا تصریفیا، لا من إنابة ضمیر عن ضمیر کما ظن ابن مالک.
در این جا به این مطلب اشاره شده است که حد اقل دو نوع ابدال داریم.
اول: ابدال در مقام وضع: وضع کلمه به نحوی باشد و ما صورت ظاهری همان لفظ را تغییر دهیم. در این موارد در وضع همان کلمه تصرف کرده ایم نه این که یک کلمه دیگر بیاوریم. مثل (قَوَل) که می شود (قال). در این جا قال کلمه دومی حساب نمی شود بلکه همان کلمه قبلی است ولی ظاهر آن تغییر کرده است.
دوم: ابدال در مقام استعمال: کلمه ای را به جای کلمه دیگری استعمال کنیم. در این موارد در وضع کلمه اول هیچ تصرفی نکرده ایم بلکه دو کلمه مستقل اند که کلمه دوم به جای کلمه اول استعمال شده است. مثل جایگزین شدن برخی حروف از برخی دیگر مثلا در مغنی اللبیب در بحث معانی (علی) در مورد یکی از معانی (علی) می گوید:
المجاوزة کعن کقوله:
223- إذا رضیت علىّ بنو قشیر |
لعمر اللّه أعجبنى رضاها [ص 677] |
أى عنّى.
در این جا مراد این است که (علی) به جای (عن) استعمال شده چون رضی با (عن) می آید نه با (علی) لذا علی در استعمال نائب از عن شده است. فلیتأمل!
البته این بحث دقائق و ظرائفی دارد که لا مجال لذکرها.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.