بحث های پیشنها دی و یا کتاب های
بحث های پیشنها دی و یا کتاب های
رد نظریه روح معانی
در مطالب قبلی بیان شد که در تفسیر کلماتی مثل (ید، کرسی، قلم) وغیره که در کلام خداوند متعال آمده سه بیان و معنی وجود دارد.
یکی از آن تفاسیر نظریه روح معنی بود.
خلاصه نظریه روح معنی این است که حقیقت معنی الفاظ این اشیاء محسوس نیست بلکه معنی حقیقی آنها، حقیقت آن شیء است وآن شیء به عنوان یک مصداق محسوس است. لذا معنی (ید) به معنی چیزی است که قدرت با آن اعمال می شود که مصداق حسی آن همین دست انسان است. و مصادیق دیگری نیز می تواند داشته باشد. لذا استفاده (ید) در مورد خداوند مجاز نیست ولی به معنی داشتن دستی مثل دست انسان ها هم نیست که مساوی جسمیت است بلکه مصداق آن در مورد خداوند متعال متفاوت است.
اشکال به این نظریه
الفاظ اسمی و الفاظ حرفی:
اگر در جامعه ای علوم فلسفی زیاد شود، معانی حرفی هم زیاد خواهد شد واگر در جامعه ای پیشرفت اجتماعی و صنعتی زیاد شود، معانی اسمی زیاد خواهد شد.
توضیح: ویژگی معانی فلسفی این است که جهات مختلف یک شیء را در نظر می گیرد ولذا اگر علوم عقلی رشد کند، یعنی معانی جهت دار در آن جامعه زیاد خواهد شد. مثلا اگر یک خطی را در نظر بگیریم به صورت افقی (فاصله مدرسه تا حرم)، چندین جهت مختلف می توان برای آن تصور کرد. صرف ابتداء آن مراد باشد، با ادات دال بر مکان بیان می شود که برای آن (فی) وضع شده، مثل (کنت فی المدرسه). ابتداء آن مراد باشد از این جهت که شیء از آن جا حرکت کرده، با (من) بیان می شود، مثل (جئت من المدرسه). جایی از آن مراد باشد به این اعتبار که شیء دومی از آن جا عبور کرده است، با (عن) بیان می شود، مثل (مررت عن المدرسه). حرکت کردن ورسیدن به انتهاء مراد باشد وداخل شدن در انتهاء مسافت معلوم نباشد، با (إلی) بیان می شود، مثل (وصلت إلی الحرم). حرکت کردن و رسیدن به انتهاء مراد باشد و داخل شدن در آن انتهاء معلوم باشد، با (حتی) بیان می شود (صرت حتی الحرم).الخ.
ولی اگر در جامعه ای پیشرفت ها زیاد شد و اشیاء مختلفی در آن جامعه زیاد شد، نیاز به اسم گذاری آن اشیاء هست لذا معانی اسمی زیاد می شود.
نکته: این نکته مؤید این است که واضع الفاظ خداوند متعال باشد، زیرا در بین اعراب معانی ذهنی و فلسفی رشدی نداشت. فافهم!